عنایتی که در کودکی شامل حالم شد نذر مادرم نیاتی که داشتم را می دیدم. ارزش هر عمل را نشانم می دادند احساس بر شکستگی به من دست می داد صفر هایی که در کارنامه عمل ردیف می شد اعمالی که فکرش را نمی کردم ارزشمند باشد را از من خریدند. نظام اعمال وملکوت آن را می دیدم. عنایتی که حضرت زهرا سلام الله علیها به من کردند. جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد. ماجرای همسرم واتفاق عجیبی که افتاد هیچ عمل خالصی نداشتم مثالی جالب برای عمل خالصانه شرمندگی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود. دغدغه ای که خدا از من خرید. اگر دوست داشته باشی امام زمان را یاری کنی، در زمره ی یاران حضرتی. چه شد که برگشتم.
خوب بود