مادرتو ندیدند، سرتو میبُریدند روی سینهت پرید و، روی سینهت دویدند دستاش میلرزه، خنجر میافته با صورت رو خاک، مادر میافته والشِّمر جالسٌ، نفس مادرت گرفت دوباره خنجرو، به روی حنجرت گرفت سرت رو که برید، روبهرو خواهرت گرفت ای وای ای وای حسین (پسرم) ۳... ***** اومده مادر تو، این دم آخر تو با معجرش ببنده، چندتا زخم سر تو از بالای تَل، زینب میبینه قاتل بالایِ، سینهت میشینه والشِّمر جالسٌ، سینه با ساق پا شکست به تو لگد که زد، کمر مرتضی شکست پهلوی مادرت، دوباره بیهوا شکست ***** (نعلها و پیکر تو، نعلها و حنجر تو جاش روی چادر من، نعلها و مادر تو) ۲ راهی شیبِ، گودالت کردند با سُمّ مرکب، پامالِت کردند و اَسْرَجَت سرت، چی آوردن به خاک و خون و اَلْجَمَت تنت، شده چند تکّه استخون تَنَقَّبَت حسین، شدی حا سین و یا و نون ***** تا زمین خورد، دورهاش کردند هرکه با هرچه داشت، زخمی زد جنگ مغلوبه شد همه گفتند دگر از خاک برنمیخیزد ... داد زد مادری از عرش که ای بیرحمان یک نفر اینهمه جلّاد نمیخواهد که ... لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر؟! ... مادرم گوشهی گودال تماشا میکرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدلله ... جویندهی کمال به شهر تو میرسد بالاتر از بهشتِ خدا کربلای توست