غروبا تنها دم ویرونه غریبونه

غروبا تنها دم ویرونه غریبونه

[ سید مجید بنی فاطمه ]
غروبا تنها دمِ ویرونه، غریبونه 
(میگم با گریه، كه دنیا اینجور نمی‌مونه) ۲

یه روزی پایان می‌رسه، غم‌های من 
می‌بینید از راه می‌رسه، بابای من 
 میاره مرهم برای، زخمای من

میاد و سوغات برای من میاره 
یه چادر رنگی و یه كفش، یه گوشواره 
موهامو شونه می‌زنه، باز دوباره 

بابا حسین...

(سلام ای سر، ای سرِ زخمی ای سرِ بابا) ۲
(صفا دادی خونه‌ی ما رو، اومدی اینجا) ۲

(دلم رو بردی با سرت بابا بابا 
كجا رفتی بی دخترت، بابا بابا 
منم مدیون خواهرت، بابا بابا) ۲

چهل منزل بی بال و پر، سخته بابا 
چهل منزل بی تو سفر، سخته بابا 
چقدر سفر با دشمنت، سخته بابا 

بابا حسین...

نظرات