عمو جون دنبال آب رفته بود

عمو جون دنبال آب رفته بود

[ حاج محمود کریمی ]
عمو جون، دنبال آب رفته بود
هوا گرم؛ تاب از رباب، رفته بود
تو رفتی؛ رفتنتو ندیدم و
رقیّه‌ت کاش خواب‌به‌خواب رفته بود

مناجات با قلب عاشق می‌کنم
می‌خوابم توو خواب هق‌هق می‌کنم
بابا جون! رفتی منو نبردی و
بدون که از دست تو دق می‌کنم

شبا هی توو خواب می‌بینم تو رو
می‌بینم نمی‌بری رقیّه رو
با پای شکسته دنبالت میام
می‌گم هی بابا نرو؛ بابا نرو

می‌بینم اصغر روو پاهای منه
می‌خوابه؛ توو خواب، پرپر می‌زنه
می‌گم هی نفرین به تو ای حرمله
الهی دست و کمونت بشکنه

می‌بینم آتیش اومد توو حرم
پریشون؛ دست روی گوشام می‌ذارم
به نامرد می‌گم بسه؛ منو نزن
هراسون از خواب و از جا می‌پرم

بابا جون! شبا بهونه می‌گیرم
بابا جون! من بی‌تو آخر می‌میرم
بابا جون! نذار که قهر کنم باهات
بابا جون! اصلاً نیا؛ خودم میرم

می‌بینم ترک‌ترک آیینته
موهات توو دستای یه بدطینته
می‌بینم قرآن روی لباته و
می‌بینم یه‌جای پا، روو سینته

نظرات