شهید عزیزم چطور ببینمت گلو بریده عزیزم

شهید عزیزم چطور ببینمت گلو بریده عزیزم

[ مهدی رسولی ]
شهید عزیزم، شهید عزیزم
چطور ببینمت گلو بریده عزیزم؟
شهید عزیزم، شهید عزیزم
به قتلگاه تن به خون تپیده عزیزم

دور من سرنیزه، دور تو نیزه‌دار بود 
غبار بود، غبار بود
همه می‌رفتن، شمر امّا موندگار بود 
غبار بود، غبار بود 

عزیز عراقی، عزیز عراقی
حنجرت رو بریده تیر تیز عراقی
عزیز عراقی، عزیز عراقی
چیزی نمونده از تن شریف تو باقی

تشنه بودی، لب خشک تو شبیه چوب شد
غروب شد، غروب شد
همه گفتن سنان آب ندادی، زدی نیزه خوب شد
غروب شد، غروب شد 

جای تیر حرمله رو سینه‌ات عمیق بود
دقیق بود، دقیق بود
بعد پیراهن تو دعوا سرِ عقیق بود 
عقیق بود، عقیق بود 

به فدای خواهری که بهترین رفیق بود 
رفیق بود، رفیق بود
آخرین صدا تُو گوش تو صدای جیغ بود 
زنگ تیر بود، زنگ تیر بود

شهید عزیزم، شهید عزیزم
چطور ببینمت گلو بریده عزیزم؟
شهید عزیزم، شهید عزیزم
به قتلگاه تن به خون تپیده عزیزم

دور من سرنیزه، دور تو نیزه‌دار بود 
غبار بود، غبار بود
همه می‌رفتن، شمر امّا موندگار بود 
غبار بود، غبار بود 

دور خیمه‌ها عَلَیکُنَّ بِالفرار بود
غبار بود، غبار بود 
خواهرت پیاده بود و خولی سوار بود 
غبار بود، غبار بود

نظرات