شمر اگه بره سنان نمیگذره

شمر اگه بره سنان نمیگذره

[ ابوالفضل بختیاری ]
(شمرم اگه بره سنان نمیگذره
تو قتلگاهِ تو زمان نمیگذره) ۲

حتی ازت دمِ اذان نمیگذره
تو قتلگاهِ تو زمان نمیگذره

(غروب شد خورشید نشست
شمر ولی از تنت پا نشد) ۲

اذون شد نمازش رو بست
راه حلقت ولی وا نشد۲

(یک زن تنهام چطور
شمر رو ازت جدا کنم) ۲

(پاشو اذون مغربه
من به کی اقتدا کنم) ۲

(سید مظلوم، حسین)۵

با مرکب از تن برادرم گذشت
آب از سرت گذشت آب از سرم گذشت

خودم دیدم چیا به مادرم گذشت
آب از سرت گذشت آب از سرم گذشت۲

خلاصه راحت شدی 
من بمیرم بهت سخت گرفت

(می‌دونم این نصف روز
قد یک عمر ازت وقت گرفت) ۲

(نزار جلو نامحرما
تورو بلند صدا کنم) ۲

پاشو اذونه مغرب
من به کی اقتدا کنم

(سید مظلوم، حسین)۳

تامسیرم به در خانه‌ات افتاد حسین 
خانه آباد شدم خانه‌ات آباد حسین

نظرات