
سه ماهه که میخوای بلند شی نمیتونی دل بریدی، اَشهدتو داری میخونی حرف زدنت وقتی که باشه با اشاره رفتنی هستی خیلی پیشم نمیمونی بهخدا که غم منه اینکه نبضت نمیزنه فردا شب این موقع علی، داره قبرت رو میکَنه سفارشت رو میکنم، شبا به تابوت خَمِت فقط همین مونده که من، رو سنگ غسل ببینمت آه آه آه جگرم آه آه آه کمرم... **** خدا میدونه که منو شکسته این غم سه ماهه که گرفتی رو از مَحرمت هم یه سایه از تو مونده اونم نمیمونه شبیه شمع داری جلوم آب میشی کم کم آتیشو به دلم زدن، زندگیمو بهم زدن دیدی نامحرمای شهر، توی خونم قدم زدن نَوَد شبی گذشته و هنوز کبوده بدنت برم به کی بگم تو رو چهلتا مرد میزدنت آه آه آه جگرم آه آه آه کمرم...