سفر خوبه، خوبه مجنون باشی

سفر خوبه، خوبه مجنون باشی

[ سید مجید بنی فاطمه ]
سفر خوبه، خوبه مجنون باشی
وقتی که می‌رسی، زیر بارون باشی
دلم تنگه، شوق دیدن زیاد
میرم و می‌رسم، پشت باب‌الجواد

گفتی عاشقی بَده، من که باورم نشد
هر کجا که بُردنم، باز برام حرم نشد
هر چی تو دلم گذشت، حرفِ عاشقونه بود
من خودِ تو رو می‌خوام، مرقدت بهونه بود

(چیزی نمی‌خوام، میگم با تو با چشم زارم
خودت می‌دونی، به جونِ خودت، دوسِت دارم)

شب میلاد، صحن چراغونیه
این شبا تو حرم، جشن و مهمونیه
چقدر مهمون، می‌رسه سر زده
بین این مهمونا، مادرت اومده

این غلام سیاهتو، بین عاشقا ببین
دل دادم برای تو، یا امام رضا ببین
هرچی که ازم دیدی، رسمِ بی‌‌وفایی بود
هرچی که ازت دیدم، آقاجون آقایی بود

اگه یه روزم، نیام تا حرم، دلتنگ میشم
(اینه آرزوم، دمِ آخرم، باشی پیشم) ۲

(چیزی نمی‌خوام، میگم با تو با، چشم زارم
خودت می‌دونی، به جونِ خودت، دوسِت دارم)

صدا اومد، بانگِ نقاره‌ها
باز رو به گنبدت، دستِ بی‌چاره‌ها
حرم هر کس، دست خالی بیاد
تو میدی بیشتر از، حاجتی که می‌خواد

هر کسی بهت رسید، غصه‌هاشو می‌خری
حاجتو بهت میگه، با زبونِ مادری
هر کسی به من میگه، راه کربلا کجاست
من میگم شروعش از، مرقدِ امام رضاست

می‌خواد چی مگه، یه عاشق از این، عمرِ کوتاه
(با اذن شما، صدا بزنه، یا ثارالله) ۲

(چیزی نمی‌خوام، میگم با تو با، چشم زارم
خودت می‌دونی، به جونِ خودت، دوسِت دارم)۲

نظرات