سخت است یل باشی ولی با دست بسته ای لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته دیدند روی تو حرم حساس هستند با یک اماننامه غرورت را شکستند (علم اگر از دست علمدار زمین نمیخورد دیگر کسی به زیر تازیانهها نمیمُرد) فامیل بد را تو نشد تو ساکت بسازی با آبرویت پیش زینب کردن بازی اما تو فرزند اميرالمؤمنينی در معرفت آیینهی امالبنینی شمرو امیرش را چه رسوا ساختی تو آب دهان بر نامهاش انداختی تو گفتی که من تا آخرش پای حسینم با نوکری او امیر عالمینم سخت است یل باشی ولی با دست بسته ببینی که نامحرم حریمت را شکسته من مرده باشم دست زینب را ببندند وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند با تیر چشمانم الهی پاره باشد اما نبینم خواهرم آواره باشد **** داداش من برم کجا؟ چه کنم؟ بعد کربلا چه کنم؟ پیکر تو جا بمونه زیر نیزهها چه کنم **** بر صورت من آی لشگر پا گذارید پوشیه را از روی زینب بر ندارید **** آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتت خمید فدای سرت بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم **** قسم به موی رقیه، پاشو عموی رقیه تصورش هم عذابه بسوز موی رقیه عموی رقیه، نباشی میسوزه توی شعله موی رقیه سنان میندازه دست به دور گلوی رقیه پاشو تا نریزه دیگه آبروی رقیه پناه رقیه، نذار پا بذارن رو چادر سیاه رقیه فقط شونههای توئه تکیهگاه رقیه الهی بمیرم براش بیگناه رقیه *** میدونی زینب برا من تموم بود و نبوده زینب من که تا حالا میون مردها نبوده بلند شو نذار زحمتهای بابامون هدر شه نذار داغ زهرا توی کوچهها تازهتر شه نذار صحبت از خولی از خدا بیخبر شه بذار در نیفته، هزار تابرادر بیفته یه خواهر نیفته الهی تو کوچه مثل مادر نیفته الهی که هیچ وقت دیگه چادر از سر نیفته **** همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه عجب بساطیه انگار اعضای تن تو صلواتی شاهی ولی دفن تو با چندتا دهاتیه **** سقای دشت کربلا ابالفضل دستت شده از تن جدا ابالفضل