روا شد پس از فاطمه آرزوها شده بسته لبهاى آن ياوهگوها به كورى چشمان بىچشم و روها صدا زد پيمبر فداها ابوها صدا زد كه بابا به قربان زهرا منم من، منم من مسلمان زهرا سلام ودرود خدا بر خديجه كَسِ بى كَسى پيمبر خديجه به دامانش آورده كوثر خديجه همه ابتر و گشته مادر خديجه شده خوش به لبهاى خندان زهرا منم من، منم من مسلمان زهرا به ما داده ارث خروشانیاش را گرفتيم درس رجزخوانىاش را سپرده به ما موج طوفانیاش را ببينيد، قاسم سليمانىاش را که هستیم ما نسل سلمان زهرا منم من، منم من مسلمان زهرا همين عشق را ادعا می كنيماش فقيرانه ما التجا می کنیم و همه جان خودرا فدا می كنيم و چه خوب است مادر صدا می کنیم و نخوردیم جز آب و جز نان زهرا