دل به تلاطمه آه شب هشتمه الهی اینجا جوون مرده نباشه پدر پیر زمین خورده نباشه دیگه وقت روضههای سخته علی راه میره و شاه میبینه و گریه میکنه به جای جونش به نیزهها دیگه تکیه میکنه ظرفیت جسم تورو این دشت نداره میدونم این رفتن تو برگشت نداره من جیگرم پاره بشه، اینجا کسی تشت نداره یا ولدی، یاولدی، یاولدی، علی دل به تلاطمه آه شب هشتمه مردم اوج مصیبت رو بدونید شیخ جعفر میگه فاتحه بخونید دیگه جون داد از مرکبش افتاد