خواهرم خوب نگاه کن پسرم افتاده پارهپاره جگرم دور و بَرَم افتاده خواهرم خوب نگاه کن که به من میخندند چون که این میوهی عمر از شجرم افتاده به زمین خوردهام و سخت بُوَد برخیزم مرغ بی بال و پرم، بال و پرم افتاده آسمانم شده لبریزِ ستاره چه کنم چه کنم در دل لشکر قمرم افتاده خواهرم خوب ببین زندگیام پاشیده هر طرف قسمتی از این ثمرم افتاده حنجر پاک اذان گوی مرا گرگ درید خون پیراهنش از چشم ترم افتاده لب هر نیزه دهد بوی گلاب و عجب است گذر این همه بر مشک ترم افتاده پسرم خوب نگاه کن که نگاه دشمن به قد و قامت ناموس حرم افتاده