حرم هقهقی کرد و آهسته بارون گرفت ببین روضهیِ لیلیوُ اشکِ مجنون گرفت دو تا چشمِ یاسِ علی بسته شد دل شکست کشید آهی از دل آقا و دلامون گرفت نشسته رو گونه به یادِ گلم شبنمِ بیقراری بمیرم چطوری شبونه؟! رویِ شونه تابوتِ یاسِ کبودو بگیرم از این غصّه عالم باید تب کنه کی این زندگی رو مرتّب کنه یکی نیست حسنم رو آروم کنه یا فکری برا حالِ زینب کنه آه مرو زهرا /۴/ نگاهم به تابوتیه که تو رو میبره ببین خیره به راهِ ما چشمایِ دختره کسی که برات روضه امشب میگیره بیبی همون پادشاهیه که کربلا پیکرش بیسره حسینت عزادار حسن صورتش رو میذاره رویِ شونهیِ سردِ دیوار علی شد گرفتار تو رفتی و دنیا شده به رویِ سرم آوار رویِ گونهم بارون میزنه بدون قاتلم بغضِ حسنه تویِ دستایِ زینبم بقچهای . با دو تا کفن و یه پیراهنه آه مرو زهرا /۴/ sehreashk@