حالا که اومدی توی میدون عزیزم

حالا که اومدی توی میدون عزیزم

[ محسن بیننده ]
حالا که اومدی توی میدون عزیزم
ببین چه ریخت و پاشی تو این خاک بلاست

دیگه حسینِ تو حسینِ قبل نمی‌شه
اگه هنوز نفس می‌کشم کار خدا است

تاب و توونم رفت زینب جوونم رفت
اونم چه رفتنی

این تن که پاشیده بسه واسه مردن
برام مث منی

دست خودم نیست که زمین خوردم
من پدرِ پیرِ جوون مردم... 

****
نمی‌تونم جونم رو سرِ دست بگیرم
جوونا رو سپردم بیان از خیمه‌ها

عبا رو چند نفر بگیرن از چند طرف
نمونه پیش این از خدا بی‌خبرا

روی عبا بردن خیلی نفس‌گیره
کار منو تو نیست

یک کربلا روضه‌ست تشییع جلو چشمِ
این لشگر خبیث

آخرشم اشکمونو دیدن
تا می‌تونستن به ما خندیدن... 

دست خودم نیست که زمین خوردم
من پدرِ پیرِ جوون مردم...

نظرات