نبود غیر حرامی به هر طرف نگریست

نبود غیر حرامی به هر طرف نگریست

[ رحمان‌نوازنی ]
(نبود غیر حرامی، به هر طرف نگریست
ولی خروش برآورد، یاری آیا نیست؟)۲

مخاطبش چه کسی بود، روز عاشورا؟
به جز من و تو، خطاب حسین با چه کسی است؟

چه گفت با بشریت، در آن دیار غریب
که قرن‌های پیاپی، بشر شنید و گریست

(چه داند آن که به ذلت خوش است، کیست حسین
چه داند آن که خموشی گزید، زینب کیست)۲

چه کس به غیر اباالفضل در جهان دانست
یه وقت خون و خطر، معنیه برادر چیست

دوام مَسند و نان است و نان، همت ما
در این زمانه خدا را چه کس حسینی زیست

ستم ز هر که زند سر، نسب برد ز یزید
شرف اگر به جهان ماند، از حسین علی است

دیگر چه زینبی، چه عزیزی، چه خواهری
وقتی نمانده است برایش، برادری

تا نیزه‌ات  زدند، زمین خورد خواهرت
با تو چه کردند در این روز آخری

اینجا همه به فکر غنیمت گرفتند 
گوشواره‌ها بگیر تو، تا کهنه معجری

اصلا کجا نوشته‌اند که در روز معرکه
در قتلگاه، باز شود پای مادری

من مانده‌ام، چطور تو را غسل می‌دهند
اصلاً چه غسل دادنی، اصلاً چه پیکری

این چه روزگاری بود، ای خدا چیکار کنم
داره می‌کُشه منو، غصه‌ها چیکار کنم

طعنه خورده خواهرت، از سنان و حرمله
تنهایی با دشمن، بی‌حیا چیکار کنم

(خدای غیرت 
کجایی خواهرت می‌خواد بره اسارت
رفتی و ریختن توی خیمه، واسه غارت
چجوری سر کنم بدون تو، تو غربت)۲

حسین ...

نظرات