ای یار ای یار و لَستُ ادری خبرَ المسمار کوچه دیوار و لَستُ ادری خبرَ المسمار خبر نداشتم من خب از زخم میخِ در نداشتم منو حلال کن گفتی کمک شمشیرم رو برنداشتم خیال کن اصلاً غیر حسین و حسنم پسر نداشتم ناحلة الجسم بعدَ ابیها زهرا زهرا زهرا زهرا مُنهدة الرُکن، افتادی از پا زهرا زهرا زهرا زهرا علی برات بمیره... ای یار ای یار قرار ما کربلا این بار بین نِیزار قرار ما کربلا این بار چه کربلایی گریه کنیم برا حسینمون دوتایی ببین حسینت میزنه زیر دستوپا چه دستوپایی غریبِ مادر نداره بین قتلگاه یه آشنایی دریای خون، بیسایبونه ایوای ایوای ایوای مادر بمیره وقتِ اسیره ایوای ایوای ایوای تشیع جنازه با نعلِ تازه ایوای ایوای ایوای یکی دستور میداد غارتش کنید خواهرش داد میزد راحتش کنید دافعَ البَلایا سنان سیلی میزنه به کعبة الرَزایا دافعَ البَلایا غریب گیر آوردنت چیکار کنم خدایا؟ خون تو شد مباح زخمیِ بیپناه حسین حسین حسین حسین خون تو شد مباح کشتهی بیگناه حسین حسین حسین حسین