ای نگاه تو قسیم دوزخ و جنّت! علی روز محشر، جنّت از تو میکشد منّت، علی واسط فیض بشر از ایزد منّان تویی دست تو رزق بشر را میکند قسمت، علی گر که هارون، پشتگرمی کلیم الله بود بر تو پشتش گرم شد پیغمبر رحمت، علی امّتی که لحظهای از تو بهجز خدمت ندید ظلمها کردند در حقّت همین امّت، علی سفرهی افلاک را تو پهن میکردی ولی مینشستی بر سر یک سفره با رعیّت، علی جای گل، خار و به جای نور، ظلمت میخرد روزگار پست دارد این چنین عادت، علی جلوهی صبر خدا بودی در این شصتوسهسال رنجها دیدی و لببستی در این مدّت، علی یوسف من! قیمت تو نیست جز رضوان حق وای بر آنها که ارزان میفروشندت، علی غیر حبّ تو ندارم هیچ سرمایه ولی در دوعالم نیست بالاتر از این ثروت، علی گرچه من کمخدمتی کردم ولی جان خودت من فقط خوشنودیت را داشتم نیّت، علی من به عزّت زیستم در سایهی احسان تو قسمتم کن؛ قسمتم کن مرگ با عزّت، علی