یا حسن ای به فدایت پدر و مادرم سایهی احسان تو روی سرم غایت بخشندگی و رحمت و لطف و کَرَم شاه بدون حرم آینه حیران شده از پاکیات جانِ دو عالم به فدای حرم خاکیات بر سرِ عرش خداست گنبدِ افلاکیات آه بهاری که برایت نماند یاور و یاری که برایت نماند برده دلِ عاشقِ ما را همان سنگ مزاری که برایت نماند یا غریب حضرت زهرا غریب هم خودِ پیغمبر و هم خودِ مولا غریب آه بمیرم حسین رفته به گودال خون بی کَس و تنها غریب در وسط معرکه شام بلا زینب کبری غریب هیچکس اما نشد مثل تو آقا غریب پیشِ قدمهای تو هیچکسی پا نشد یا حسن... **** اول و پایان غریبی حسن آه چه مردانه غریبی حسن نیست کسی مثل تو در وسط خانه غریبی حسن آه که این شهر مرامی نداشت آه که این روضه تمامی نداشت قاتل تو زهر هلاهل که نیست سوخته بودی پرت افتاده بود بر سرت شانه سرت افتاده بود رفت توان، پیکرت افتاده بود مثل همان لحظه که مادرت افتاده بود وای غریب ای حسن وای شهید ای حسن گیسویت از داغ همان کوچهها گشته سفید ای حسن حسن جانم...