اگه قلب بیقرار داری بیا اگه درد بیشمار داری بیا اگه از نامردیا خسته شدی اگه با یه مرد، کار داری بیا مرد علیه دوای هر درد علیه اونکه میشه باهاش ره صد ساله رو یه شبه طی کرد علیه، مرد علیه هرچه میخواهی طلب کن از شهنشاه نجف منّتی گر میکشی از مرد میباید کشید علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایهی هما را دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را اگه خسته و گرفتاری بیا اگه پژمرده و بیماری بیا اگه یاری نداری تو زندگی اگه با یه مرد، کار داری بیا یار علیه حیدر کرّار علیه اونکه روزای بی کسی به داد تو رسیده هربار علیه برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را