اومدم داد بزنم پیش تو شرمندگیمو میبینی سوز دل و اشک و سرافکندگیمو گریه هرچی که باشم، راهمو هموار میکنه گریه کردم که تو روبهراه کنی زندگیمو حالا که گذشت و رفت فرصت شبای قدر تو قبولم میکنی دوباره خدای قدر وقتی لحظهلحظههام خرج کار عبث میشه آسمون با همه وسعتش برام قفس میشه بعضی وقتا یهجوری عقده گلومو میگیره که همه وجود من، حسرت یک نفس میشه اشک چشمامو ببین؛ دست روو زشتیهام نذار آی کریم! گذشتهی بدمو به روم نیار روم نمیشه که بگم جوونی کردم آی خدا بین اینهمه جوون سربهراه و بیریا ولی دنبال بهونهم که یهجور راهم بدی پس تو رو قسم میدم جون جوون کربلا تو رو جون جوون ارباً اربای حسین اونکه دستوپا میزد پیش چشمای حسین