السلام ای - بی همتا

[ رضا رسولی ]
السلام ای - بی همتا
نور چشمِ - علی و طاها
(سمت کوفه میا عزیز زهرا ۲) عزیز زهرا
کوفه در فکرِ نیرنگ است
رسم این کوفیان جنگ است
فکر مهمان نوازی با / تیغ و سنگ است

ای حسین جانم ۴

از همینجا - پایِ دار
میزنم من - عشق تو را جار
(ای عزیزِ دلم خدانگهدار ۲) خدانگهدار
غرق در غصه و آهم
سمت کوفه میا ماهم
فکر راس پر از خون و / قتلگاهم

ای حسین جانم 


منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات