آه ریان

آه ریان

[ مهدی رعنایی ]
آه رَیان پشت جلو بنویس عطشان
آه رَیان جدّ ما به خاک‌و‌خون غلطان
آه رَیان بگو برگه‌برگه شد قرآن

شیب گوداله و شاهِ بی‌ردا وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا

آه ریان ناله می‌زنم براش از جان
آه ریان حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن

می‌زنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا وا محمدا وا محمدا

آه ریان کشته‌ی فتاده در میدان
آه ریان حق دارن بهش بگن عریان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن

لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

اول بکش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

آه ریان دم قتلگاه همه طفلان
آه ریان عُلیا مُخَدَّره گریان
آه ریان حمله شد به حرم سلطان

برید از خیمه‌ی ناموس خدا وا محمدا وا محمدا
روی خاکه تن پاک شهدا وا محمدا وا محمدا 

وای حسین...

نظرات