آتیش و هیزم آوردن آقای عالمو بردن گلهای توی این خونه دونه به دونه پژمردن شعله به عرش اعلا رفت دست مغیره بالا رفت قنفذ غلافشو برداشت با کینه سمت حورا رفت مادرمو مسمار میزد دیوار میزد پسر یک زن بدکار میزد مادرمو هر بار میزد بسیار میزد پسر یک زن بدکار میزد خدا نیامرزه اونایی که حق مادر منو خوردن خدا نیامرزه اونایی که بابامو کشون کشون بردن واویلا واویلا واویلا واویلا آتیش به معجرش افتاد دیدن که دخترش افتاد پیش چشای نامحرم زن پیش شوهرش افتاد دشمن چی توی سر داره توو پنجههاش تبر داره آخ چی گذشته به زهرا فضه فقط خبر داره مادرمو ، بیمار کردند بیزار کردند خونه رو رو سرش آوار کردند مادرمو ، بیتاب کردند بیخواب کردند آخه چی به مادر آب کردند خدا نیامرزه اونایی که بیهوا حمله به در کردند خدا نیامرزه اونایی که مادرم رو بیپسر کردند واویلا واویلا واویلا واویلا