یک سال و نیمه از غمت داره میگذره ۲ یک سال و نیم از ماتمت داره میگذره ۲ یادم نرفته روی مقتل، جسم خودم رو میکشوندم ۲ وقتی که گودالو میدیدم، روضه میخوندم آن دم بریدم من از حسین دل ۲ آمد به مقتل شمر سیه دل شمر سیه دل او میدوید و من میدویدم او سوی مقتل من سوی قاتل یک سال و نیمه از غم تو بی خواب شدم ۲ یک سال و نیمه گریه کردم و آب شدم با چشمای گریون برادر، آه از دل مضطر کشیدم سینه زنان از روی مقتل، گودالو دیدم او مینشست و من مینشستم ۲ او میکشید و من میکشیدم