یا حسین و ببین آخرش تو عراق قصهی من و تو میکشه به فراق میزنند به تنت تیغ و نیزه و چوب سر تو میره بر(نیزه قبل غروب)2 میکشنت رو خاک به نوک سنان، به دم شمشیر به خدا رقیه، ندیده یه جا اینهمه شمشیر باور نمیکردم بعد تو روی (سرمه شمشیر)2 بیسر، عریان ناله میزدی انا العطشان از آب، محروم جانم ای برادر مظلوم غصه داره دلم گریه داره برات لب تو نرسید آخرش به فرات کاش زخم زبون به حرم نزنن روی پیکر تو هی قدم نزنن دیدم از روی تل که عزیز من چقدر تنهاست شلوقه قتلگاه سر غارت تن تو دعواست صدای یه ناله میشنوم انگار مادرم زهراست محزون، غمناک پیکرت رفته به خورد خاک بییار، بیکس بمیرم که دادمت از دست محزون، غمناک پیکرت رفته به خورد خاک