گریه ی من برق ذوالفقار

گریه ی من برق ذوالفقار

[ حنیف طاهری ]
(گریه‌ی من برق ذوالفقاره
چادر خاکیم برام افتخاره) ۲
سنگ علی رو می‌زنم به سینه
حتی با قبری که نشون نداره
(من بانی روضه‌ی حماسیم 
من مادر گریه‌ی سیاسیم
من کشته‌ی زخم ناسپاسیم) ۲
(تو بازوی زخمی خستگی هرگز نیست 
وقت دفاع از حق، سکوت جایز نیست) ۲
(یا زهرا، یا حجة الله علی الحجج مادر
مارو آماده کن برا فرج مادر۲) ۲

نظرات