حنیف طاهری

کیسه‌های نان‌ و خرما خواب راحت

6007
48
کیسه‌های نان و خرما خواب راحت می‌کنند
دست‌های پینه دارش استراحت می‌کنند

نخل‌ها ازغربت و بغض گلو راحت شدند
مردم از دستِ عدالت‌های او راحت شدند

ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی‌ست
شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی‌ست

درد را با گریه‌های بی‌صدا آزار داد
با لباس نخ نمایش، کوفه را آزار داد

مهربانی نگاهش حیف مشکل‌ساز بود
روی مسکین‌ها در دارالخلافه باز بود

دشمنانش در لباس دوست بسیارند و او
بندگان کیسه‌های سرخ دینارند و او

سادگی سفره‌اش خاری به چشم شهر بود
مرتضی با زرق و برق زندگی‌شان قهر بود

نیمه شب‌ها کوچه‌ها را عطرآگین می‌کند
درعوض، در حق او هر خانه نفرین می‌کند

حرص اهل مکر، از بنده‌نوازی علی‌ست
داستان بچه‌هاشان بی‌نمازی علی‌ست

جرم سنگینی‌ست
بر لب خنده را برجسته کرد
چاه‌ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد


جرم سنگینی ست، تیغ ذوالفقاری داشتن
زخم‌ها از بدر و خیبر یادگاری داشتن

جرم سنگینی ست، از غم کوله باری داشتن
مثل پیغمبر عبای وصله‌داری داشتن

جرم سنگینی‌ست، بر تقدیر حق راضی شدن
با یتیمان روزهای گرم هم‌بازی شدن

جرم سنگینی‌ست، جای زر، مقدر خواستن
در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن

جرم سنگینی‌ست، در دل عشق زهرا داشتن
سال‌ها در سینه داغ کهنه‌ای را داشتن

هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود
تیغ تیز ابن ملجم قاتل جانش نبود

پشت در، آیینه‌اش را سنگ غافلگیر کرد
زخم بازویی، امیرالمومنین را پیر کرد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش