(پناهم بده، سایهی اهل حرم پناهم بده) ۲ ای عزیز مادرم پناهم بده پناهم بده، سایهی اهل حرم پناهم بده ای پناه آخرم پناهم بده منو میبرن، نرو که چادر و معجرو میبرن نرو گهوارهی اصغرو میبرن نرو که این زنِ خسته رو میبرن (گرفته صدات)۲ سر یک نیزه نشسته روی لبات بسته راه نفسو شکسته لبات داره بسته میشه دیگه این نگات (نفس میزنی)۲ پیش چشم من نفس نفس میزنی خون تو گلوتو داری پس میزنی صورتت رو روی خار و خس میزنی (گریمو در آورده خواهرت کتک خورده...)۳ (دیدم که نشست)۳ روی سینهت استخون سینهت شکست گیسوی بلندتو گرفت توی دست خنجری گرفت دست نامرد پست گرفته سنان، جونتو با نیزهای که زد در دهان خیره خیره میکنه نگاه ساربان به عقیق یمن تو شاه زمان (صداهای شمر)۲ رفت محاسن تو بین دستان شمر روی صورت تو رد پاهای شمر به خدا سینهی تو نبود جای شمر (دل من شکست)۲ سر اصغر تورو رو سر نیزه بست سر پاک تو میچرخه هی دست به دست روی چادرم یه رد پایی نشست (گریمو در آورده، خواهرت کتک خورده..)۲