وقتی که چشمام روی هم بسته میشه

وقتی که چشمام روی هم بسته میشه

[ حاج محمود کریمی ]
وقتی که چشمام روی هم بسته می‌شه
وقتی دلم از زمونه خسته می‌شه

چشامو دریا می‌کنم عُقده‌هامو وا می‌کنم
یاد قدیما می‌کنم یاد قدیما می‌کنم

یادش بخیر یادش بخیر با بچه‌های کوچه‌مون
با چادرای مادرامون گوشه‌ی یک پیاده رو

یاد محرم کرده بودیم تکیه عَلم کرده بودیم
همه پیرن مشکی به تن سینه و زنجیر می‌زدن

یه قلب کوچک تو سینه مست و خریدار حسین
نوشته بود رو پرچما عباس علمدارِ حسین

عباس علمدارِ حسین... 

قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاس
مَلِکِ النّاس، اِلهِ النّاس

السلام علی الحسین
السلام علی العباس

دلی که مست و خرابه در اضطرابه
میون شعله‌ی محبت در التهابه
کام دلش تشنه‌ی یک جام شرابه

قصه‌ی محبوبش همینه
تو خواب و رویا می‌بینه

یکی بود یکی نبود
زیر این چرخ کبود

تو وفا و تو صفا و توی غیرت تو محبت تو شجاعت
توی دربار شاه عالم، توی چشمای سِبطِ خاتم

تو رکاب امیر دل‌ها
یوسف زهرا، امید دنیا

یکی بود یکی نبود
زیر این چرخ کبود

به جز اون مردی که مَردِ مردا بود
مثل اون پهلوونی که می‌شناسم
جون هر چی مردیه مردی نبود

همه‌ی بود و نبودش تمومیِ تار و پودش
به گوشم می‌رسید از عمق وجودش

که حسین یار منه، دین منه، خون منه
جسم منه، روح منه، عشق منه
دین منه، مذهب و آئین منه

وقتی که خورشید می‌دمید، برق نگاهش رو می‌دید
از خجالت رو صورتش پرده‌ی ابری می‌کشید

آخه ماه زینبه، نور نگاه زینبه
یک نفره اما سپاه زینبه

وقتی که شب تاریک می‌شه صورت ماهش چراغ راه زینبه
قوّت زانوی شَهِ کرب و بلا عباس علمدارِ حسین

عباس علمدارِ حسین... 

کار چشماش دلبریه دلبریه
قدو بالای قشنگش عجب محشریه محشریه

تیغ دو دَمش صَفدریه
عضب نگاش حیدریه

میگه زینب نور دو چشمای تَرَم
آروم و قرار بچه‌های اهل حرم

من نبینم داغ تو رو درد و بلاتو می‌خرم
 ای عزیزم برادرم

سر زلفش دل‌فریبه، دل‌فریبه
رگ پیشونیش نَصرٌ مِنَ الله و فَتحٌ غریبه
همه عاشقن اون حبیبه... 

ذکر شب و روز همه دلداده‌ها دیوونه‌ها
عباس علمدار حسین...

نظرات