وقتی که در سوخت تو آتیش بودی حیدر سوخت

وقتی که در سوخت تو آتیش بودی حیدر سوخت

[ وحید شکری ]
وقتی که در سوخت 
تو، تو آتیش بودی، حیدر سوخت 
وقتی قرآن زیرِ پا افتاد 
آیه آیه آیه کوثر سوخت 

یه نفر نیومد 
از دیوار صدا دراومد، از مردم درنیومد 
یه نفر نیومد 
تورو می‌زدن، از این دستایِ بسته کاری برنیومد
یه نفر نیومد 

تکیه‌گاه بودی، بی‌گناه بودی 
قبلِ اون روزِ دوشنبه روبه‌راه بودی 
در به پهلوت خورد، آرزوهات مُرد 
(از اینا گذشته، زهرا پا به ماه بودی)۲

ای وایِ من، ای وایِ من
زهرایِ من، زهرایِ من 
می‌لرزه دست و پایِ من
زهرایِ من، زهرایِ من 

*****

(روضه مشهوده 
همه با خیالِ آسوده 
اینقدر هیزم آوردن که 
(خونه زندگیم پر از دوده)۲)۲

چشم و رو ندارن 
دستِ من بسته، اینا دست رویِ دست می‌ذارن
چشم و رو ندارن 
(تورو می‌زنن تا از پا منو دربیارن)۲

مرتضیٰ بودم، مقتدا بودم 
تو زمین نخورده بودی، سَرِ پا بودم 
وسطِ آتیش زیرِ پا بودی 
من تو اون معرکه دنبالِ عبا بودم 

*****

(شبِ تار اومد 
چی به روزِ روزگار اومد)۲
مثلِ پشتِ درِ نیم سوخته 
(کربلام، عبا به کار اومد)۲ 

با قَدِ خَمیده 
یه جوون‌مُرده که از زندگی دست کشیده 
با قَدِ خَمیده 
رو عبا تنِ جوونش رو با گریه چیده 

بی‌ عصا مونده، این بابا مونده 
سرِ پیری رویِ دستش یه عبا مونده 
اِرباً اِربا یعنی که آخر سر 
چندتا عضوِ پیکرش رو خاکا جا مونده 

*****

زخمِ دلم بهتر نمیشه 
این حیدر، اون حیدر نمیشه 
زخمِ دلم هرچی که باشه 
باز زخمِ میخِ در نمیشه 

زخمِ پهلویِ زنِ پا به ماه
این همه روز نشد رو‌به‌راه 

ای وایِ من، ای وایِ من زهرا ...

نظرات