وقتى از غصهها - قلب مرا غم گرفت دست علمگير تو - دست مرا هم گرفت (اين همان دست است // كه رها نكرده چوب علم اين همان دست است // كه شده پناه اهل حرم) ۲ آيههاى نور نازل شد شده نغمهى لبهاى سقا "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِين عَلَى الْقَاعِدِين أَجْرًا عَظِيمًا" ابوفاضل ابوفاضل علمدار حرم ۴ عمود خورد و شنيد - نالهى ام البنين زانوى ماه ادب - خورد به روى زمين (اين همان زانوست // كه ركاب خواهرش شده بود اين همان زانوست // كه پناه دخترش شده بود) ۲ چه درخشنده است، ماه وفا همان كه شده فرزند زهرا "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِين عَلَى الْقَاعِدِين أَجْرًا عَظِيمًا" ابوفاضل ابوفاضل علمدار حرم ۴ پناه اهل حرم - چه شد كه شرمنده شد تير كه به مشک خورد - ماه سرافكنده شد (اين همان مشک است // همهى اميد قلب كباب اين همان مشک است // كه قرار بود برسد به رباب) ۲ خيمهها ديگر، چه بى تابند چه ناراحتند اطفال تنها "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِين عَلَى الْقَاعِدِين أَجْرًا عَظِيمًا" ابوفاضل ابوفاضل علمدار حرم منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک