میم مثه مهربونیاش

[ رضا تاجیک ]
میم مثه مهربونیاش      
میم مثه موج تو صداش
میم مثه مهر بچه‌هاش 

میم مثه مادر

اومد و قبیله‌ی لیلا‌ها به هم ریخت 
اومد و خدا به پاش از آسمون علم ریخت

تولد مادرمه بازم دوباره بی قرارم 
باید مثه آقام حسین سر رو پای مادر بذارم 

بذار تا جوونیمو فدات کنم
بذار تا فدای یک نیگات کنم 
همه‌ی زندگیمو بگیر بذار مادر صدات کنم 

مادر مادر مادر دوست دارم

تو بارش چشای تر     
با نور مهتاب سحر 
باز داره می رسه خبر 

اومده  کوثر

تو نگات آیه‌های سوره‌ی مومنونه 
زیر پات حصیریه که سقف آسمونه 

می رسی و به پیش پات 
دنیا داره می باره بارون 

یک نخ چادرت بسه 
تا که یهود بشه مسلمون 

بذار تا که سجده پیش پات کنم     
جونمو نذری بچه هات کنم 
همه ی زندگیمو بگیر بذار مادر صدات کنم

مادر مادر مادر دوست دارم

با تو حبیبه‌ی خدا      
شد توی آسمون به پا 
بیرق سردار خدا 

حیدر مولا

دمیده تو آسمونا صورت ماه تو 
پیچیده ترانه‌ی علی ولی الله تو 

علی میگه که فاطمه بهترین یاور بندگیشه 
چراغ بیت حیدر و به خدا تموم زندگیشه 

کی میشه‌ دنیا رو من گدات کنم     
صاحب صحن بشی من نگات کنم 
همه ی زندگیمو بگیر بذار مادر صدات کنم 

مادر مادر مادر دوست دارم

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات