هم‌سنّ و سالات روضه گرفتن

هم‌سنّ و سالات روضه گرفتن

[ محمد اسداللهی ]
هم‌سنّ و سالات روضه گرفتن
خوش اومدی سراغ دوستاتو گرفتی
من زندگیتو نقاشی کردم
اون لحظه که انگشت باباتو گرفتی

دوست دارم گنبدتو تا عرش اعلا بکِشم
جای گلدسته برات دستای سقّا بکِشم
دوست دارم اگه بگی تشنمه دریا بکِشم
صورت ماهتو با چادر زهرا بکِشم

(ای وای من، وای من، ای وای من 
ای وای من، بابای من)۲
****
عمرت به دنیا می‌گن نبوده
این‌ دفعه پنهونی بخند دنیا حسوده
پرچمِ سرخِ عموتو دیدم
گفتم رقیه رنگ پرچمش کبوده

من به احترام تو گوشواره‌مو وا می‌کنم
یا اصلاً فردا میرم موهامو کوتاه می‌کنم
من چقدر تو روضه‌ها با زجر دعوا می‌کنم
به جون بابام میرم باباتو پیدا می‌کنم

(ای وای من، وای من، ای وای من 
ای وای من، بابای من)۲
****
شوق اربعینم، امضاء رقیه
تو موکبا دنیایی دارم با رقیه
بیشتر شِه زورم، چایی می‌ریزم
هرجا که دستم سوخت می‌گم یا رقیه

به بابام می‌گم سوال کبود شه گونه‌‌م چی می‌شه؟
تو خیابونا اگه یه شب بمونم چی می‌شه؟
دست به پهلو بگیرم می‌خوام بدونم چی می‌شه؟
تو ببینی منو با قدّ کمونم چی می‌شه؟
می‌خوام بدونم چی می‌شه؟

(ای وای من، وای من، ای وای من 
ای وای من، بابای من)۲

نظرات

یا ابا صالح المهدییا ابا صالح المهدی

دوست دارم اگه بگی تشنمه دریا بکشم💔

سیدحسین موسویسیدحسین موسوی

یا رقیه

یا رقیه اشفعی لنا