مگه گریهی باباش خنده داشت نیزه کم نذاشت براش خنده داشت هلهله کردن تون درد شده تن پاشیده کجاش خنده داشت؟ جماعت! به یه آزرده نخندید به اونیکه بد آورده نخندید نگفتید تسلیت، عیبی نداره به اشکای جوون مرده نخندید گریه کردم، کل پیکر نیزهست خندههاتون بدتر از سرنیزهست پاشو ببین قدم خمیده یهکمی رنگم پریده حالم رو از اونی بپرس که جون دادن بچهش رو دیده رو عبام ریختی و لبریز شدی شبیه برگهای پاییز شدی حسودا یه جور تو رو چشم زدن خوش قد و بالا بودی، ریز شدی شدی کم، مثل تسبیح، دونه دونه شده تابوت عبای روی شونه تو تشییع تن تو کِل کشیدن که حسرت به دل بابا بمونه پرپرترین پیکر این دشتی عصای من! صد تکه گشتی حسین گفت این تن امام زادهی ماست علی عزیزترین عضو خانوادهی ماست