نفس تو علی اکبرم

نفس تو علی اکبرم

[ محمدرضا بذری ]
نفس تو علی اکبرم
جلو چشم من بریدن

جوون منو چجوری
به خاک و به خون کشیدن

خون لخته میاد از کنج لبت 
داره می‌بینه عمه زینبت 

بد جوری کردن نامرتبت
بمیرم که پیکرت شد اربا اربا، جان بابا 

پاتو پیش من نکش به روی خاکا، جان بابا
پاشو تا عمه نیومده تا اینجا، جان بابا

کینه‌ی علی ببین چجور امیدمو ناامید کرد 
همون یه نگاه به جسمت محاسنمو سفید کرد 

نشکوا الیک رب‌العالمین 
علی اکبر افتاده زمین 
ندیدم امروز داغی این‌چنین

هی جلو چشام داری می‌زنی پَرپَر، جانم اکبر
تازه شد برام دوباره داغ مادر، جانم اکبر
منو می‌سپری به خنده‌های لشکر، جانم اکبر

اکبرم بالای نعش تو پسرم می‌خورم زمین
آتش گرفته این جگرم می‌خورم زمین

اکبرم مویم سپید گشته چنین قد کشیده‌ای
حق دارم ای پسرم، پدرم می‌خورم زمین

اکبرم دست خودم نبودم که با زانو آمدم
پیچیده درد در کمرم می‌خورم زمین 

اکبرم امروز روز جشن زمین خوردن من است
کف می‌زنند دور و برم می‌خورم زمین

اکبرم با پهلوی شکسته تو زنده می‌شود 
داغ مدینه در نظرم

می‌خورم زمین با هر تکان تن تو ز هم باز می‌شود
جسم تو را چگونه برم، میخورم زمین 

جِوونای فامیل به داد بَرِسید
بَزنید به سَرتیل به داد بَرِسید 

عَصارِه بیارید به داد بَرِسید
عَبارِه بیارید به داد بَرِسید 

چِتی پیر بَیَما ای داد و بیداد
زمین‌گیر بَیَما ای داد و بیداد 

جِوونا جِوونا یواش بأبَرید
تن غرق خون را یواش بأبرید

یا فتیان بنی‌هاشم 
احملوا اخاکم الی الفستان

نظرات