نسیم جان فزا میآید عطر کربُبَلا میآید واویلا... هرچه اون نفس میزد بیشتر میزدند زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را واویلا... کنار علقمه شد غوغا حرم دیگر ندارد سقّا یک نفر مانده در دلِ گودال صد نفر میزدند زینب را واویلا... ای اربابِ دلم، بیتابه دلم با شوری که مُحرّم داشت ای بندگیِ من، زندگیِ من یکی مثل تو رو کم داشت چشامو تنها نذار تا عشق و گریه کنم دستِ دلم رو بگیر، جونمو هدیه کنم کربُبَلا خواهشِ روز و شبای من کربُبَلا خالیه پیش تو جای من کربُبَلا بشنو صدای من حسین، وای...