میسوزه اشک چشام میلرزه بغض صدام میسوزه اشک چشام مادرم گفته از این زمین برام اینجا هست آخر راه اینجا میشه قتلهگاه میریزه روی سر تو یک سپاه باورکن باخبرم که چی میاد به سرم دست و پا میزنی تو برابرم بشنو جانِ من حسین برگردیم وطن حسین بیا و رومُ زمین نزن حسین اینجا گریهها کنم من تو رو رها کنم تو زیر خنجرُ من نگاه کنم ای مظلوم روحی فداک چجوری با قلب چاک صورت تو رو ببینم روی خاک رو این خاک در بر تو میزنن خواهر تو در کنار بدن بیسر تو