من اومدم السلام سلام محرم آقام..... بسم الله، بسم الله طبل و سنج و علم میآریم که بین هیئت نشستهام چند ساله که محرمها من علمکش بین دستهام با گریه میبندم من دخیل به دور علم تا این که قسمت شه من یه روز کربلا برم کوچه کوچه انگار که زهرا روضه میخونه پرچم مشکی رو باز میزنم درب خونه علم به دوشم، غرق خروشم به اذن زینب مشکی میپوشم به اذن حضرت ثارالله سینه میزنیم بسم الله دوباره چشمامون دریاست دوباره تکیهها روضه برپاست صاحب عزا زهراست من اومدم السلام سلام محرم آقام..... بسم الله، بسم الله خیمه خیمه به عشق روضه میون هیئت به سر زدم من گدای همیشگیم پی گرفتاری اومدم صدا زدم آقا باز اومدم اینجا میگن ته روضه میده امضای کربلا با میوندارا هر شب با جنون دم میگیرم این دهه قسمت باشه حین روضهات میممیرم نوای هر لب، نوای زینب دوباره عشق جنون هر شب به اذن حضرت ثارالله سینه میزنیم بسم الله دوباره شبها بیداری میون هیئتها زاری من و عزاداری من اومدم السلام سلام محرم آقام..... بسم الله، بسم الله بوی اسفند و بوی سیب و غذای نذری روضهها مادرم میگه که همیشه غذای روضه برا شفاست دوباره پیر و جوون با چشمای گریون تو هر گذر دارند خیمههای عشق و جنون مادرم روضه رفت و سفره نذری میندازه نذر اصغر گهواره بین روضه میسازه (به یاد اصغر، به یاد اکبر) 2 به یاد ارباب، غریب مادر به اذن حضرت ثارالله سینه میزنیم بسم الله دوباره حاجت میگیریم میون روضهاش میمیریم به کربلا میریم