همه با دامن آتش‌گرفته رُو به گودالند

همه با دامن آتش‌گرفته رُو به گودالند

[ مازیار طاولی ]
همه با دامن آتش‌گرفته رُو به گودالند
عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی
من و پاره‌گریبانی، تو و گودال طوفانی

یکی زد، دو تا زد
همه صورتت عوض شد
پُر از خون شد این خاک
رنگ تربتت عوض شد

خیمه‌ی زن‌ها رو ببین
چه آتیشی، چه آتیشی، چه آتیشی
بیفته زينب رُو زمین
بلند می‌شی، بلند می‌شی، بلند می‌شی

حسین‌جان، حسین‌جان
مظلوم من حسین‌جان...

*****

خبر داری تو که رفتی به کوچه‌گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
تو که شاه شهیدانی، چرا گیسوپریشانی

بریده، بریده
نفسی دیگه ندارم
نگاه کن که سمتِ
شام و کوفه رهسپارم

ببین به دست من طناب
هلال من، هلال من، هلال من
ناله بزن بزم شراب
به حال من، به حال من، به حال من

حسین‌جان، حسین‌جان
مظلوم من حسین‌جان...

نظرات