مرا هزار امید است و هر هزار، تویی

مرا هزار امید است و هر هزار، تویی

[ حاج محمود کریمی ]
مرا هزار امید است و هر هزار، تویی
شروع شادی و پایان انتظار، تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار، تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود، خالی ماند
در این سرا تو بمان؛ ای که ماندگار، تویی

شهاب زودگذر، لحظه‌های بوالهوسی‌ست
ستاره‌ای که بخندد به شام تار، تویی

جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند
چه باک زان‌همه دشمن؛ چو دوست‌دار، تویی

دلم صُراحی لبریز آرزومندی‌ است
مرا هزار امید است و هر هزار، تویی

نظرات