محاسنت رو دست کشیدم جای مادر

محاسنت رو دست کشیدم جای مادر

[ حسن عطایی ]
محاسنت رو دست کشیدم جای مادر
به نیّتش بوسیدم از گودیِ حنجر

می‌دونی خاطِرت برام چقدر عزیزه
الهی موهات هیچ موقع به هم نریزه

برو که دیره
ولی یه کاری کن دلم آروم بگیره
معجزه‌ای کن که داره زینب می‌میره
برو که دیره

غریبِ مادر حسین، غریبِ مادر ...
 
روی تنت رنگی به جز شق نداری
انقدر که رفته خون ازت رمق نداری

این همه جا ببین چقدر شدم بد اقبال
چرا باید می‌افتادی میونِ گودال

قبله‌ی افلاک
دارند طوافت می‌کنن یه عده ناپاک
نیزه به پهلوت می‌زنند بیافتی رو خاک
قبله‌ی افلاک

غریبِ مادر حسین، غریبِ مادر ...

اینجوری که به هر طرف شدی تو خیره
معلومه که چشمات داره سیاهی می‌ره

هر کی یه ضربه می‌زنه روی تن تو
همه می‌خوان فیض ببرن از کشتن تو

چه جور بگم نچرخونش با چه زبونی
تو اولین امام پشت به آسمونی

رگ‌هات با هر ضربه که شد درگیر خنجر
صدای یا اُماه اومد از زیر خنجر

مامورِ نیزه 
کوتاه نمی‌آد انگاری مجبوره نیزه
دارند تو رو کم می‌کنند به زوره نیزه
مامورِ نیزه 

سالار زینب حسین، سالار زینب ...

نظرات