مثه بچه‌مرده‌ها گریه کنید

مثه بچه‌مرده‌ها گریه کنید

[ محمدحسین حدادیان ]
مثل بچه‌مرده‌ها گریه کنید
می‌خوام از رباب و دخترش بگم

این دفعه مصیبت رقیه رو
می‌خوام از زبون مادرش بگم

دخترم مثل علی‌اصغر برات مادری کردم
رفتی و چادر خاکیِ تو رو روسری کردم

تیر سه‌شعبه بود از گلو بزرگ‌تر
از صورت تو دست عدو بزرگ‌تر
الهی که براتون بمیره مادر

روز و شب باید که خون گریه کنم...
من برا کدومتون گریه کنم، گریه کنم...

برا آخرین ستاره حسین
گریه می‌کنن همه آسمونا
نامسلمونا نذاشتن که تو رو
ببرم قبرستون مسلمونا

دخترم مثل علی‌اصغر برات می‌زنم ناله
بمیرم حتی تو رو غسل نداد زنِ غساله

یادمه که رسیدن به پشت خیمه
روضه‌ی نبش قبر و خنده و گریه
الهی پیدا نشه قبر رقیه 

لااقل تو دیگه از پیشم نرو
می‌دونم خیلی کتک زدن تو رو
مثل زینب و غروب قتلگاه
بوسه می‌زدی رگ بریده رو

الوداع، سلام من رو برسون به علی‌اصغر
والسلام، تیرِ خلاصِ روضته غارت معجر

پَری دیگه برا پَر زدن نداری
حتی یه جای سالم به تن نداری
تو هم شبیه بابات کفن نداری

روز و شب باید که خون گریه کنم...
من برا کدومتون گریه کنم، گریه کنم...

کشته‌ی کرب‌و‌بلا، سن یارالی من یارالی
جون عالم به‌فدات، سن یارالی من یارالی

نظرات