ماعوفک
100118
658
- ذاکر: محمد الجنامی
- سبک: استودیویی
- موضوع: امیرالمؤمنین (ع)
- مناسبت: شهادت امیرالمومنین علیه السلام
- سال: 1403
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
(أنت شوگی الغالی و تسبیحة صلاتی
تو اشتیاق گرانبهای من و تسبیح نمازم هستی
و اسجد اعله اعتابک یا منبع فراتی
و بر آستانهی درگاهت تعظیم میکنم ای سرچشمهی فراتم
أنت مالک روحی و بالمحشر نجاتی
تو مالک جان منی و در روز محشر مایه نجات من هستی
(و أندفن بترابک من تخلص حیاتی)۲)۲
و چون عمر من تمام شود، در خاک تو (نجف) به خاک سپرده میشوم
(أنت دینی و یقینی و تظل للتالی یالغالی، یا حیدر)۲
تو دین و یقین من هستی و تا ابد اینگونه خواهی ماند ای عزیز
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((انته عشگی الغالی و من زغری هویتک)۲
تو عشق گرانبهای من هستی و از کودکی عاشقت شدم
(یا نفس بانفاسی و ابروحی اشتریتک)۲
ای نفسی که در ریههای من جریان دارد با
جان خریدار تو شدم
(جنتی و أحلامی یا حیدر لگیتک)۲
تو را در بهشت و رویای خودم یافتم ای حیدر
(علی و الله الشاهد ما لحظه نسیتک)۲)۲
ای علی خدا گواه است که لحظهای تو را از یاد نبردهام
(جیت أطوفک و أشوفک نهج أیمانی ابوجدانی، یا حیدر)۲
آمدم تا پیرامون تو طواف کنم، تو را نهج ایمان خودم در وجدانم یافتم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((یاهو گال انعوفک یا قائد رکبنه)۲
چه کسی گفته تو را ترک میکنیم ای قافله سالار ما
(و عالجباه أتباعک یا حیدر کتبنه)۲)۲
«ما پیروان تو هستیم» را بر روی پیشانی خود حک کردیم
(ابمرضع الغذانه من حبک شربنه)۲
ما از سینهی مادر، شیر محبت تو را نوشیدهایم
(الله وصه بحیدر و انرید نرضی ربنه)۲
خدا به ولایت حیدر وصیت کرده و میخواهیم خشنودی خدایمان را جلب کنیم
(نفدی دمنه و اسمنه انکتب أنصارک أنصارک، یا حیدر)۲
خونمان را فدایت میکنیم که اسم ما یاران تو نوشته شده است
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
(عهد یم محرابک بالمنحر نوقعه)۲
با خون گلو در کنار محراب تو عهد و پیمان میبندیم که ...
شیعه و انظل شیعه و بس حیدر نتبعه
شیعه هستیم و شیعه میمانیم و فقط از حیدر کرار پیروی میکنیم
علی علی علی علی ...
(هذا صوت احرارک و القائم یسمعه)۲
این ندای شیعیان آزادهی توست و حضرت قائم آن را میشنود
(ثمن حبک غالی و بالغالی ندفعه)۲
بهای عشق تو گران است و با گرانترین چیز (جان) بهای آن را میپردازیم
(سر عشگنه یلمنه و نجی یم دارک خطارک، یا حیدر)۲
راز عشق ما را جمع میکند و کنار خانهات میآییم، میهمان تو هستیم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((امن الزغر یا حیدر و اسمک هیچ أگوله)۲
از کودکی نام تورا اینگونه تلفظ میکردم ای حیدر
(رکبی یم أعتابک لو نوّخ ذلوله)۲
اگر شتر قافله من بر آستانهات توقف کند و بر زمین بنشیند
(کل حرف باشعاری من عندک انوله)۲
هر حرف از شعرهایم را از لطف تو دریافت میکنم
(خادمک مجنونک یا عشک الطفوله)۲)۲
خادم و مجنونت هستم ای عشق کودکیام
(جیت اعاهد و اشاهد مجد بدروبی المحبوبی، یا حیدر)۲
آمدهام تا عهد ببندم و شکوه را در راه محبوبم ببینم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((یا بدایة شوگی و یا کل البدایه)۲
ای آغاز اشتیاقم و همهی آغاز من
(ابدی بیک احروفی و ما أنهی الحکایه)۲
حروفم را با تو آغاز میکنم و به حکایتم پایان نمیدهم
(قصتی وی محبوبی ما إلها نهایه)۲
حکایت من با محبوبم هیچ پایانی ندارد
(حب علی ما عوفه و لا عوف الولایه)۳)۲
محبت علی و ولایتش را ترک نخواهم کرد
«تو نبض من هستی ای فرض واجب من
چه بسیار منتظرت ماندم تا تورا یافتم»
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
(أنت شوگی الغالی و تسبیحة صلاتی
تو اشتیاق گرانبهای من و تسبیح نمازم هستی
و اسجد اعله اعتابک یا منبع فراتی
و بر آستانهی درگاهت تعظیم میکنم ای سرچشمهی فراتم
أنت مالک روحی و بالمحشر نجاتی
تو مالک جان منی و در روز محشر مایه نجات من هستی
(و أندفن بترابک من تخلص حیاتی)۲)۲
و چون عمر من تمام شود، در خاک تو (نجف) به خاک سپرده میشوم
(أنت دینی و یقینی و تظل للتالی یالغالی، یا حیدر)۲
تو دین و یقین من هستی و تا ابد اینگونه خواهی ماند ای عزیز
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((انته عشگی الغالی و من زغری هویتک)۲
تو عشق گرانبهای من هستی و از کودکی عاشقت شدم
(یا نفس بانفاسی و ابروحی اشتریتک)۲
ای نفسی که در ریههای من جریان دارد با
جان خریدار تو شدم
(جنتی و أحلامی یا حیدر لگیتک)۲
تو را در بهشت و رویای خودم یافتم ای حیدر
(علی و الله الشاهد ما لحظه نسیتک)۲)۲
ای علی خدا گواه است که لحظهای تو را از یاد نبردهام
(جیت أطوفک و أشوفک نهج أیمانی ابوجدانی، یا حیدر)۲
آمدم تا پیرامون تو طواف کنم، تو را نهج ایمان خودم در وجدانم یافتم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((یاهو گال انعوفک یا قائد رکبنه)۲
چه کسی گفته تو را ترک میکنیم ای قافله سالار ما
(و عالجباه أتباعک یا حیدر کتبنه)۲)۲
«ما پیروان تو هستیم» را بر روی پیشانی خود حک کردیم
(ابمرضع الغذانه من حبک شربنه)۲
ما از سینهی مادر، شیر محبت تو را نوشیدهایم
(الله وصه بحیدر و انرید نرضی ربنه)۲
خدا به ولایت حیدر وصیت کرده و میخواهیم خشنودی خدایمان را جلب کنیم
(نفدی دمنه و اسمنه انکتب أنصارک أنصارک، یا حیدر)۲
خونمان را فدایت میکنیم که اسم ما یاران تو نوشته شده است
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
(عهد یم محرابک بالمنحر نوقعه)۲
با خون گلو در کنار محراب تو عهد و پیمان میبندیم که ...
شیعه و انظل شیعه و بس حیدر نتبعه
شیعه هستیم و شیعه میمانیم و فقط از حیدر کرار پیروی میکنیم
علی علی علی علی ...
(هذا صوت احرارک و القائم یسمعه)۲
این ندای شیعیان آزادهی توست و حضرت قائم آن را میشنود
(ثمن حبک غالی و بالغالی ندفعه)۲
بهای عشق تو گران است و با گرانترین چیز (جان) بهای آن را میپردازیم
(سر عشگنه یلمنه و نجی یم دارک خطارک، یا حیدر)۲
راز عشق ما را جمع میکند و کنار خانهات میآییم، میهمان تو هستیم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((امن الزغر یا حیدر و اسمک هیچ أگوله)۲
از کودکی نام تورا اینگونه تلفظ میکردم ای حیدر
(رکبی یم أعتابک لو نوّخ ذلوله)۲
اگر شتر قافله من بر آستانهات توقف کند و بر زمین بنشیند
(کل حرف باشعاری من عندک انوله)۲
هر حرف از شعرهایم را از لطف تو دریافت میکنم
(خادمک مجنونک یا عشک الطفوله)۲)۲
خادم و مجنونت هستم ای عشق کودکیام
(جیت اعاهد و اشاهد مجد بدروبی المحبوبی، یا حیدر)۲
آمدهام تا عهد ببندم و شکوه را در راه محبوبم ببینم
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
*****
((یا بدایة شوگی و یا کل البدایه)۲
ای آغاز اشتیاقم و همهی آغاز من
(ابدی بیک احروفی و ما أنهی الحکایه)۲
حروفم را با تو آغاز میکنم و به حکایتم پایان نمیدهم
(قصتی وی محبوبی ما إلها نهایه)۲
حکایت من با محبوبم هیچ پایانی ندارد
(حب علی ما عوفه و لا عوف الولایه)۳)۲
محبت علی و ولایتش را ترک نخواهم کرد
«تو نبض من هستی ای فرض واجب من
چه بسیار منتظرت ماندم تا تورا یافتم»
عمری انته ملکته و أبد ماعوفک ماعوفک
یا حیدر ...
تو مالک عمر من شدی و هرگز تو را ترک نخواهم کرد
نظرات
نظری وجود ندارد !