فردا عزادارِ غمِ نورِ دو عِینم وَ الشِّمرُ جالِسٌ عَلیٰ صَدرِ الحُسینَم پُره دلِ من از آشوب و دلهُره من خواب دیدم شمر داره گلوتو میبُره دیدم تو قتلگاه سَنان چه میکنه انگشترِ تو دستِ ساربان چه میکنه حسین وای، حسین وای... فردا رو تَنت چقد دِشنه میکارن سَرِ تورو رو به رو سرنیزه میزارن چکار کنم اگه پَرپَر ببینمت باور نمیکردم یه روز بیسر ببینمت بیسر ببینمت، بیسر ببینمت تنت باشه رو خاک، نگاه کنم تورو از لابه لای نیزهها پیدا کنم تورو حسین، حسین... راضی نشو فردا داداش، مُضطَر شه زینب یا که اسیرِ سیهزار، لشکر شه زینب غریبه مادرم آه ای هِلالِ من نگاه بکن چی اومده به روز و حال من بییاورم داداش منم یه خواهرم خودت بگو فردا بدون تو کجا برم بیتو آوارهام از کوفه تا شام قرارمون باشه مجلسِ حرام **** حسینجان ای آبروی دو عالم نگینِ سلیمان به حلقهی خاتم به زخمِ تَنت روی ریگ بیابان به سوزِ دل و اَشک و آهِ یتیمان خدایا زینب چه چاره کند؟ حسینجان ای آبروی دو عالم **** انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود حسین، حسین... اونی که سر از تنت برید رعایت احکامِ ذبح و نکرده بود **** رگاتو میبوسم توروخدا دست و پا نزن نزار که ببینه انقدر مادرو صدا نزن **** غریب گودالی یارالی یارالی یارالی زخمی و پامالی یارالی یارالی یارالی **** دقیق تر زدن نیزه رو تو گودال عمیقتر زدن دقیق تر زدن نیزه رو تو بدنت عمیقتر زدن **** ای کشتهی فتاده به هامون حسینِ من، حسینِ من ای صِیدِ دستو پا زده در خون حسینِ من، حسینِ من **** من ماندهام که پیشِ دو چشمان مادرم ای با حیاتر از همه عُریان چه میکنی **** رفتی و بعد از تو سَنانِ بیمروت من را به اسم کوچکم زینب صدا زد https://t.me/omeabiha_com/8085