علی علی، علی علی، اکبر علی اکبر... اگر چه از وداع تو می رسه بوی جدایی ولی برو نشون بده نوهی شیر خدایی تو همینطوری که میری یه نگاه به پشت سَر کن قدماتو ای جوونم، یه کمی آهسته تر کن تو قدم بردار ولی من از تو که دل بَر ندارم ای گل لیلا من از تو، سَروی رعناتر ندارم علی علی، علی علی، علی اکبر علی اکبر تو آینه ی نگاه تو رسول الله رو میدیدم با زانوهام خودم رو تا سَر نَعش تو کشیدم پسرم میگم هزاربار تابگی یکبار تو بابا مونده از من یک دل خون از تو جسمی اِرباً اِربا لب خشک تو تو چشمام موجای خیس فُراته تشنه ای اما بدون که تشنهتر از تو باباته علی علی علی علی علی اکبر علی اکبر... جوونشو تو خاک و خون نبینه چشم بابایی ببین که تیکه تیکتو می چینم بین عبایی من و اُم لیلا هر دو، چه کنیم این کوه دردو غم تو آخر به زانو درآورد این پیر مردو این همه زخما رو بابا، موقع رفتن نداشتی چی شده با تو که انگار، زرهی برتن نداشتی علی علی، علی علی علی، اکبر علی اکبر...