علی ای همای رحمت پدرم دلم گرفته شبای قدر و تنگِ دلی که حرم نرفته دوای دل مبتلا تویی طبیبم نجف کاشکی بازم باشه نصیبم سرم رو رو ضریحت بذارم حبیبم (علی، علی، قاهر العدو علی، علی، والیَ الوَلی کاشکی که تو این شبای قدر بهم برات کربلا بدی) 4 یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی صادقانه از ته دل بابی اَنت و اُمّی تویی جَدّ بزرگوار امام رضامون فدای همسرت فاطمه مادرامون جز عشقت نخواد خدا برا دلامون (علی، علی، قاهر العدو علی، علی، والیَ الوَلی کاشکی که تو این شبای قدر بهم برات کربلا بدی) 4 دل اگر خدا شناسی برو سمت کربلا پس رزق کربلا تو دستت نوهی علی، رقیهست کلید در قلب حیدر میدونم رقیه بگه هر چی، علی میگه جونم (یه روزی تو نجف میشینم و میخونم) 2 ز خانهها همه بوی طعام میآمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم (علی، علی، قاهر العدو علی، علی، والیَ الوَلی کاشکی که تو این شبای قدر بهم برات کربلا بدی) 4
عالی