عجب شکوهی، چه اِقتداری سپاهِ دشمن، شده فراری باید همینطور، بترسن آخه تو وارثِ تیغِ ذوالفقاری تویی تو جانشینِ مرتضیٰ، زینب حماسهسازِ راهِ کربلا، زینب محبّتت همیشه تو دلِ شیعهست خدا نِوشته روی قلب ما، زینب زینب رشیدهایست که بَر شانهی کسی تکیه به غیرِ شانهی حیدر نمیدهد زینب همان کَسیست که در راهِ عفّتش (عباس میدهد، نخِ مَعجر نمیدهد) ۲ یازینب، یازینب... میاد دوباره، صدای زینب میخونه خُطبه، شبیهِ مادر به یک نَهیبش، میلرزه کوفه (دوباره عباس، زده به لشکر) ۲ دلاوری و تیغِ تو کلام، زینب به غیرتت سلام عَلَی الدَّوام، زینب کی گفته تو مَسیرِ دشمنی هستی علی و فتحِ خِیبرِ تو شام، زینب با دستِ بسته است، ولی دستبَسته نیست زینب سرش شکسته ولی سَرشکسته نیست زینب اَسیر نیست، دوعالَم اَسیرِ اوست او را اَسیرِ غافله خواندن خُجسته نیست یازینب، یازینب...