عجب جذبه‌ای، وقتی تحت الحنکش نقابشه

عجب جذبه‌ای، وقتی تحت الحنکش نقابشه

[ محمدرضا میرزاخانی ]
عجب جذبه‌ای، وقتی تحتُ الحَنَکش نقابشه
عجب ضربه‌ای، مَلک الموت محو شتابشه
همه معرکه، دیگه تحت سلطه‌ی جنابشه

فخرِ بنی‌کَلاب، بابای آب، عالیجناب، اباالفضل
سلطنتت مدام، والا مقام، بر تو سلام، اباالفضل

دلیرِ قمر، مثل شرزه شیرِ قمر
شاه حسین وزیرِ قمر، یا ابوفاضل
امیرِ قمر، دشمنش حقیره قمر
مرد بی‌نظیره قمر، یا ابوفاضل

(ابوفاضل)

تلأطم می‌شه، تا قدم تو ساحلِ فرات می‌زنه
به‌ گوش باش عمو که رقیّه باز داره صدات می‌زنه
حسین باز داره، تکبیر به زورِ بازوهات می‌زنه

حضرتِ اقتدار، با ذوالفقار، اومد شکار، اباالفضل
می‌زد قدم، صاحب‌عَلم ذکرِ حرم، اباالفضل

بهارِ قمر، جونِ من نثارِ قمر
یا حسین شعارِ قمر یا ابوفاضل
نگارِ قمر، اوج اقتدارِ قمر
جان به ذوالفقارِ قمر یا ابوفاضل

(یا اباالفضل)

نظرات