صدای ترانه‌ی ترانه مهتابو می‌شنوم

صدای ترانه‌ی ترانه مهتابو می‌شنوم

[ حسین طاهری ]
صدای ترانه‌ی مهتابو می‌شنوم
صدای مَلک شرفیابو می‌شنوم
صدای تب‌و‌تاب لیلا رو می‌شنوم
صدای لالاییِ اربابو می‌شنوم

شیرینی زندگیِ حسینه، نوه‌ی مولامه
شبیه پیمبره و آرامش دل آقامه
زیارت پایین پای شب کنار تو رویامه

دین و ایمان من تویی، ماه تابان من تویی 
به‌خدا جان من تویی، جانان من تویی  

کوله‌بار آرزوهاتو بردار بیار
بگو به تاریکی تمومه شب‌های تار
بیا تا می‌تونی دامن یارو بگیر
جوونیتو پای آقا علی‌اکبر بذار

جوونیِ ما فدای جوونِ خونه‌ی اربابه
این آقا‌زاده ترانه‌ی عاشقونه‌ی اربابه
خوش‌به‌حال اون که تا قیامت دیوونه‌ی اربابه

خواب و رویای من تویی، دین و دنیای من تویی 
عشق آقای من تویی، آقای من تویی 

می‌بینی دلمو آوردم امشب برات
می‌بینی که سر راه تواَند عاشقات
الهی که بشه یه روزی جونم فدات
صدقه می‌ذاره عموت برای خنده‌هات 

با قدم نورسیده تو شهر مدینه غوغا شد
نیومده دیدن همه که دلبرِ دلِ زهرا شد
بالاخره ماه شبای تار دل ما پیدا شد

مذهب و دین من تویی، یار دیرین من تویی 
شور شیرین من تویی، شیرین من تویی

نظرات