شمع رخ حیدر را پروانه شدم

شمع رخ حیدر را پروانه شدم

[ محمدحسین حدادیان ]
شمع رخ حیدر را پروانه شدم
آباد نخواهم شد، ویرانه شدم

من قبل نجف رفتن عاقل بودم
ایوان طلا دیدم و دیوانه شدم

حیدر حیدر علی، حیدر حیدر علی...
****

ساقی برسان باده به کف می‌خواهم
عاشق شده‌ام شور و شعف می‌خواهم

من مشتعل عشق علی‌اَم چه کنم؟
من مستم و انگور نجف می‌خواهم

تاریک جهان و نور تابنده علی
تا بوده علی بوده و پاینده علی

در معرکه‌ها همیشه ثابت می‌کرد
در وقت نبرد، مرد رزمنده علی

حیدر حیدر علی، حیدر حیدر علی...
****

آن لحظه که ذوالفقار مولا برداشت
ترسید هر آن کس که به پیکر سر داشت

در وقت مبارزه اباالفضلِ علی
بر بازوی خویش حرز یا حیدر داشت

حیدر حیدر علی، حیدر حیدر علی...
****

کِی دست زِ اولاد علی برداریم؟
ما تکیه‌گهی همچون قنبر داریم

پیش رویمان هزار دشمن باشد
پشت سرمان دعای حیدر داریم

حیدر حیدر علی، حیدر حیدر علی...

نظرات